سفارش تبلیغ
صبا ویژن

دستناء

صفحه خانگی پارسی یار درباره

مشاهیر روستای دستنا

شمس الدین ابوالوفا حسینی ،‌خوشنویس معاصر است . او ضمن تدریس دردبیرستانهاو مراکز تربیت معلم اصفهان،‌شاگردان بسیاری نیز تربیت کرده است .گروه : هنر، رشته : هنرهای تجسمی ،گرایش : خوشنویسی
والدین و انساب : پدرشمس الدین ابوالوفا حسینی ، اورا به حفظ اشعار فارسی و عربی و نوشتن خط علاقمند کرده است . شمس الدین درسال 1327 درروستای دستنا درشهرکرد به دنیا آمد .تحصیلات رسمی و حرفه ای : شمس الدین ابوالوفا حسینی ابتدابا تشویق پدرش به حفظ اشعار فارسی و عربی و نوشتن خط پرداخت و درسال 1338 برای ادامه تحصیل به اصفهان رفت و مدتی درمدرسه عربان (چهارسوق مقصود ) به تحصیلات قدیمه پرداخت. سپس موفق به اخذ لیسانس دررشته مدیریت اداری ازدانشگاه گیلان شد .مشاغل و سمتهای مورد تصدی : بعد از انقلاب اسلامی ،شمس الدین ابوالوفا حسینی ازاولین دارندگان مدرک ممتاز خوشنویس واز بنیانگذاران انجمن خوشنویسان شعبه اصفهان بود .وی ضمن تدریس دردبیرستانها ومراکز تربیت معلم اصفهان ، کلاسهای انجمن خوشنویسان را اداره می نمود ومدتها از مسئولان این انجمن بود .مراکزی که فرد از بانیان آن به شمار می آید : شمس الدین ابوالوفا حسینی انجمن خوشنویسان شعبه شهرکرد را دایر نمود که اکنون شاگردانش آن را اداره می کنند .شاگردان : شمس الدین ابوالوفا حسینی ،‌بیش از 80نفر شاگرد رابا مدرک ممتاز پرورش داده است که بعضا از استادان فعلی کلاسهای انجمن دراصفهان وسایر شهرستانها می باشند.

-----------------------------------------------------------------------------------

علی متقی معروف به علیار از بزرگان روستای دستنا بود.وی 94 سال سن داشته و از 40 سالگی شروع به سرودن شعر کرد. مجموعه اشعارش را در دفتری جمع آوری کرد.ایشان درخواست کرده بودند که این مجموعه بعد از فوتش چاپ و نشر گردد.در زیر به یکی از شعرهای زیبای ایشان اشاره می شود:

با نخوت و غرور نمک به زخم کس مپاش.....با تیغ حرف و فحش مده قلب کس خراش
خاموش گــر کنی تو چـــراغ کسی بزور..........همـچون حبـاب آب مهیــای مرگ باش
غره مشـــو عبث بجوانی و پول و مال .........دنیــا کشیـده است برای تو خــط و خال
تا امتحـان کند من و تو را از ره فریـــب........در چا کـــرده ای خود افتـــاد پــور زار
صدها جوان خوشگل و مــردان روزگار..........هر شـب به پای عیش و روز را پس شـکار
ناخواسـته به ریشــه خود تیـشه بزدنـد.......بگذاشتند اسب و ثـروت آن قلعه و حصـار
باهوش باش گول مخــور ره راسـت رو...........هـر چه کاشـتی بـه خـدا می کنـی درو
در پیش هست پیری و فرسودگی‌و مرگ........اعمـال توسـت بر تو چه نیـک و چه بـد
برگ درخــت را به تعمـق نظـــــ‌‌‌‌‌ر نما.............از گــبر و از تعصــب بی جا بشـــو جدا
منما جفا به خویش که مرگ است درکمین.......کــل النفــس ذائقــه المـوت جـز خدا
ویرانــه های قلـعه خان عبـرت آور است...........منزلــگاه سگان و شغـالان و کفتار است
پاداش ظلـم و جــور است این چنیــن........عــدل و عداوت از طـرف حـی داور است
دیــوار خانه ابـوطالبـها به پاســــت......این کاخ و قلعه گشته خراب این چه سراست
ایـن در ره اسـت مـتقـی از قدرت خدا.....کوچـک بودیـم ما و بزرگـی به او سزاست
 ----------------------------------------------------------------------------------

سید ابوالقاسم حسینی یکی دیگر از شاعران متعهد روستای دستنا می باشد که به شغل دبیری مشغول هستند.ایشان از حدود دوسالگی به سرودن شعر مبادرت ورزید و گویا مادرش اساس شاعری وی گردیده است.به طوری که خودش می گوید تعداد ابیات شعرهایی که سروده است حدود ده هزار بیت می باشد.از قبیل مثنوی،غزل،ترجیع بند،ترکیب بند،مسمط و دوبیتی.

در شعــر رباعـی چه هنرهـا کردم..............در شعر دو بیتـی و غزل جا کـردم
در مثنـــویم ببـین چه غوغــــا کردم.......دستی بر صاحب سخنـان وا کردم
در فن ســـــخن محنت بی حد بردم......بس خون جگر در ره این فن خوردم
در صنعت اوزان و عــروض افسـردم......گمنـام زمان گشتـــم و از غم مردم
در شعـر ای یـار نـکو نیـــــکو بیـن............گر هست تو را حاصــ دانش آئیـن
در رنـج و عذابــی حسـرت مـی وزند.......تابوده چنـان بوده و باشد چونیـن

از دیگر شعرا می توان پنجعلی بخشی ن‍ژاد و فرشاد متقی را نام برد.همچنین احمد رضا صفائی از شاعران با استعداد و جوان روستا می باشد که تاکنون شعرهای زیادی را در قالب های متفاوت سروده اند.

×برگرفته از کتاب" تمدن دیرینه چهار محال و بختیاری" با کمی اضافات